گفتگو با مهندس داریوش دارایی قائم مقام شرکت آسفالت طوس پالایش قشم
در مورد پروژه پالایشگاه نفت سنگین قشم

ضمن تشکر از شرکت شما در این گفتگو، تقاضا دارم در مورد اجرای پروژه پالایشگاه نفت سنگین قشم و انجام آنچه به عهده شرکت آسفالت طوس پالایش قشم در این پروژه بوده است توضیح بفرمایید؟
مهندس دارایی:
شرکت آسفالت طوس پالایش قشم به عنوان پیمانکار اصلی خرید، نصب، پیشراهاندازی و راهاندازی پروژه پالایشگاه نفت سنگین قشم از سوی کارفرمای پروژه، شرکت پارس بهین پالایش نفت قشم، که زیرمجموعه شرکت گسترشانرژیپاسارگاد میباشد فعالیت خود را در سال 1397 در این پروژه آغاز نمود. این پالایشگاه در زمره یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قیر ایران به شمار میآید که در دو فاز با محصولات مشابه طراحی شده است. فاز اول پالایشگاه (35هزار بشکه در روز) با سعی و تلاش پرسنل این شرکت هم اکنون به مرحلهی بهرهبرداری و فروش محصول رسیده است. هر فاز این پالایشگاه دارای ظرفیت تولید یک میلیون تن انواع قیرهای نفوذی با گریدهای 50/40، 70/60، 100/85 و حدود 5،700،000 بشکه برش سبک نفتی در سال میباشد. طراحی این پالایشگاه به گونهای انجام شده است که نفت خام سبک در صورت نیاز قابل تبدیل به برشهای نفتا، نفت سفید و گازوئیل نیز می باشد و تنها تولید کننده قیر با “خوراک نفت خام” بوده که با استفاده از امکانات پالایشی، ذخیرهسازی و اسکله اختصاصی خود به صورت یک مجموعه واحد، ضمن داشتن موقعیت استراتژیک، دارای مزیتهای کیفی و دسترسی آسان برای مشتریان خود خواهد بود.
واحدهای اصلی پالایشگاه به شرح زیر است:
- واحد تقطیر نفت خام (35000بشکه در روز)
- واحد تقطیر نفت خام شامل نمکزدایی، کورهها، برجها و مبدلها
- واحد تصفیه آب (23000 کیلوگرم در ساعت)
- مخازن و تسهیلات انتقال خوراک و محصول پالایشگاه
و واحدهای جانبی شامل:
- سیستم توزیع آب (آب خنک کننده پالایشگاه، آب آشامیدنی و آب آتشنشانی)
- واحد توزیع گازوئیل و گاز سوخت طبیعی
- واحد تولید و توزیع هوا
- واحد تولید نیتروژن
- واحد مشعل سوزا
- واحد تصفیه فاضلاب(شامل تصفیه و دفع)
- ساختمانهای صنعتی و غیرصنعتی
بخش عمده ای از خرید تجهیزات و همچنین کلیه مراحل نصب، پیشراهاندازی و راهاندازی استارتآپپالایشگاه توسط این شرکت به انجام رسیده است. در مرحله نصب و اجرای پالایشگاه، محدوده کاری این شرکت شامل نصب و راه اندازی واحد های فرآیندی، یوتیلیتی و مخازن ذخیره بوده است و مرحله پیش راه اندازی و راه اندازی، کل پالایشگاه به صورت یکپارچه توسط نیروهای متخصص و امکانات این شرکت به مرحله اجرا رسیده است.
برنامه زمانی اجرای پروژه چه مدت بوده است؟
در قرارداد ۳۶ ماه پیشبینی شده بود اما با توجه به موارد خارج از شرح کار که کارفرما به ما محول کرد، مانند احداث ساختمانها و تکمیل فعالیتهای باقیمانده سیویل، و با توجه به زمان ورود برخی کالاهای اصلی پروژه، تا ۵۰ ماه تمدید شد. تحویل موقت این پالایشگاه در دیماه سال 1400 صورت پذیرفت.
شرکت آسفالت طوس پالایش قشم مفتخر است با بکارگیری نیروهای توانمند ایرانی، اجرای پروژه را در ظرف مدت 50 ماه به انجام رسانیده و کلیه مراحل راهاندازی و استخراج محصول مطابق استانداردهای تعریف شده را با موفقیت به اتمام رسانده است.
چه رکوردها و افتخاراتی را در این پروژه شرکت توانسته است کسب کند؟
در تمام مراحل انجام کار، رویکرد این شرکت، بکارگیری تجارب گذشته خود در پروژههای نفت و گاز بوده است که حاصل این تجربیات، تهیه و نصب اقلام با کیفیت از منابع داخلی و خارجی میباشد. این شرکت به عنوان زیرمجموعه اصلی شرکت آسفالت طوس با بکارگیری تیمهای مجرب ، بانک ماشینآلات سنگین و نیمهسنگین موجود در شرکت و همچنین پشتیبانی به موقع مالی و اعتباری، عملیات ساخت و نصب را با حداکثر توان و کیفیت به انجام رسانیده است.
از افتخارات کسب شده در حین راهاندازی پروژه، به ثبت رکورد مدت زمان 7روزهی دستیابی به محصول تجاری از زمان ورود نفت خام به پالایشگاه را میتوان اشاره نمود.
از دیگر افتخارات کسب شده در این پروژه انجام بالغ بر شش میلیون نفر ساعت کار بدون حادثه است. این مهم با آموزش، کنترل مستمر، بکارگیری تدابیر آگاهانه و استفاده از تجهیزات ایمنی صورت پذیرفته است.
دپارتمانهای تأمین کالا در این شرکت، فرایند خرید این پروژه را با انعقاد حدود 140 قرارداد، با سازندگان و تأمینکنندگان معتبر داخلی و خارجی به انجام رسانید. مراحل انتخاب سازندگان تا تحویل کالا به سایت همگام با مقتضیات و مشخصات پروژه و مطابق برنامهریزی یکپارچه پروژه به انجام رسیده است.
احجام اصلی اجرا شده در پروژه توسط شرکت آسفالت طوس پالایش قشم مطابق جدول زیر است:
| · عملیات لوله کشی | 210،000 | اینچ قطر |
| · کابل کشی | 650 | کیلومتر |
| · نصب تجهیزات ثابت | 3،000 | تن |
| · نصب تجهیزات دوار | 500 | تن |
| · اجرای کارهای فلزی تکمیلی | 1،000 | تن |
| · اجرای کارهای بتنی تکمیلی | 12،500 | تن |
| · اجرای ساختمانهای غیرصنعتی | 2،300 | متر مربع |
به نظر شما چالشهای اصلی و نکات مثبت این پروژه کدام موارد بود؟
چالش اول کار کردن در جزایر است. خوشبختانه آسفالتطوس با این مقوله آشناست و قبلاً هم در پروژههای نفتی جزایر خارک-سیری-بهرگان-کیش و قشم تجربه کسب نموده بود. اما برای این پروژه دست به تأسیس شرکت جدیدی در قشم زده شد. این شرکت به منظور اهداف استراتژیک که در قشم داشتیم تأسیسشده است و مرکزی برای تمرکز در خصوص پروژههای قشم شرکت است و ارتباط خوبی با سازمان منطقه آزاد قشم، اداره کار، فرمانداری و نیروی انتظامی و بهداشت و محیطزیست قشم بوجود آمده است. این کار زیربنایی باعث شد که کارفرمایان دیگر نیز به استفاده از امکانات ما در این جزیره ترغیب گردند. همچنین در سال گذشته موفق به اخذ یک پروژه دیگر از شرکت سرمایهگذاری نفت قشم و احداث مخازن آن ها شدیم که هماکنون کار آن را دنبال میکنیم.
چالش دوم مکاتبات بانکی و مشکلات در پیگیری مسائل مالی این پروژه بود. فاینانس این پروژه توسط کارفرما از بانک ملی ایران شعبه هامبورگ انجام شد و پروژه ارزی بود و این مسئله چالشهای خاص خودش را داشت و برای اینکه به پول برسیم باید بروکراسی طولانی را طی میکردیم. کشور در وضعیت تحریم بود و انجام کار مهارتهای خاص خودش را میطلبید. همکاران بازرگانی ما علیرغم تجربههای گذشته در این پروژه با مسائل گوناگونی روبرو شدند که عملاً پیش از این با آن برخورد نکرده بودیم. زیرا پیش از این از طریق اعتبارات اسنادی عمل میکردیم و در پروژهها از مسائل آن آگاه بودیم.
چالش سوم، بحث حمل کالا بود و با تدابیر خاص خودش انجام میشد و نیاز بود از کشتیهای مختلف استفاده کنیم. کالا و تجهیزات چند بار جابجا میشد تا سرانجام به دست ما برسد. مسئله ترخیص هم در این پروژه با توجه به اینکه مناطق آزاد قوانین خاص خود را دارند و در عین حال مسائل گمرک آنها تابع گمرک سرزمین مادری است، در سرعت انجام کار ما مشکل ایجاد میکرد و برای این کار مجبور بودیم گروه جداگانهای را برای پیگیری مسائل گمرک و ترخیص کالا تخصیص دهیم با این حال این به تجربه همکاران ما افزود و معمولاً اینگونه تجربیات ارزان به دست نمیآید.
چالش چهارم، موضوع جریان نقدینگی خریدها در پروژه بود. باید قیمت کالا را در زمان خرید پرداخت میکردیم و هزینههای حمل و گمرک را هم میپرداختیم درحالیکه دریافت این هزینهها از سوی کارفرما با تأخیر قابل توجهی صورت میپذیرفت. این موضوع گاهی ما را دچار جریان نقدینگی منفی میکرد و لازم بود این موضوع مدیریت شود، تا کار را پیش ببریم. به علت سختگیریهای داخلی و تحریمها این کار مشکلات خاص خود را برای شرکت داشت.
از نکات مثبت این پروژه میتوان به انجام عملیات مهندسی که بصورت قراردادی خارج از تعهدات ما بود، اشاره کرد. معمولاً در پروژههای PC رویکرد پیمانکاران این نیست که از گروه مهندسی استفاده کنند اما ما این پروژه را به صورت EPC نگاه کردیم و این کار هزینه برای شرکت به دنبال داشت اما امروز که نگاه میکنیم میبینیم که این کار ارزش هزینه کردن داشت تا از دوبارهکاری جلوگیری و تسریع در عملیات خرید و اجرا داشته باشیم اگر مهندسی شرکت مسلط به انجام کار نبود این مهم اتفاق نمیافتاد. کار بدین شکل بود که قبل از ارسال مدارک خرید به سازندهها مدارک را مرور کرده و با مهندسی کارفرما و با مدیریت پروژه همفکری میکردیم و نتیجه این همفکری به تطبیق استعلام میانجامید و فرآیند خرید را کوتاه میکرد و شفافسازی فنی سازندهها به نحو مناسب انجام میشد. بالطبع بعد از آمدن کالا مراحل نصب و راهاندازی بهخوبی انجام میشد و این استراتژی خوبی است که هم خودمان از این پس در پروژههای PC استفاده خواهیم کرد و هم میتواند مورد توجه پیمانکاران دیگر در پروژهها قرار گیرد
از نکات مثبت دیگر دراین پروژه میتوان به تعداد بسیار کم آیتمهای پانچ لیست (فهرست ایرادات اجرایی قبل از راهاندازی) اشاره نمود. در پروژههای پالایشگاهی مشابه گاهاً تا هزار آیتم در پانچ لیست معمول است اما در این پروژه بیشتر از سیصد آیتم دیده نشد که البته تماماً ایراداتی حداقلی و کوچک بودند که باید بعد از راهاندازی بازنگری میشد و با اینحال هماکنون قسمت عمده این اشکالات برطرف شده است.
از توان داخلی به چه اندازه در این پروژهها میتوان استفاده کرد؟
یکی از دغدغههای مدیریت کلان کشور این روزها استفاده از توان داخلی است. به نظر من تقویت تولید داخل، به شکل مناسب آن، به صلاح همه ذینفعان پروژههاست.
اول اینکه اشتغالزایی هموطنان را به همراه دارد، دوم اینکه در هزینه خرید کالا صرفه جویی میگردد، سوم اینکه با توجه به دسترسی راحت و سریع به محل ساخت، بازرسی بیشتر و دقیقتری در مقایسه با کالای تولیدی در خارج از کشور صورت خواهد گرفت. و نهایتاً یا مهمترین اینکه با استفاده از سازنده مناسب داخلی و نظارت مستمر برای تسریع در ساخت، میتوان در زمانهای کوتاهتری به ساخت تجهیزات پروژه دست یافت و از آنجا که فاصله حمل به سایت کوتاه است و تشریفات ترخیص از گمرک را ندارد، بسیار سریعتر به سایت پروژه خواهد رسید و نصب خواهد شد و این مسیر بحرانی به بهرهبرداری رسیدن و تولید پروژه ها را کوتاه و هزینه های بالاسری را بهینه مینماید.
اما، مهم مدیریت صحیح این قضیه در سطح مملکتی است. استفاده از توان داخلی در اجرای پروژه ها با توجه به نوع پروژه فرق میکند. بطور مثال در صنعت نفت در برخی از پروژهها که پیچیده و دارای لیسانس است مانند پروژههای پتروشیمی و پتروپالایشگاهی شاید دانش و توان داخل برای تولید کل محصولات موجود نباشد در حالیکه برای پروژههای سادهتر مانند تلمبهخانه ها، مخازن یا خطوط لوله نفت در شرایط حاضر تا ۸۰ درصد هم میتوان از توان داخلی استفاده نمود. تشخیص و هدایت اینکه برای کدام پروژهها یا کدام بخش از آنها مجاز هستیم از امکانات داخلی استفاده کنیم، یا سازندگان مناسب برای هر تجهیز خاص کدامند، باید برعهده یک نهاد متخصص متشکل از کارشناسان ساخت و اجرای پروژههای صنعتی باشد.
برخی سازندگان کار انتقال تجربه و دانش برای تولید را به خوبی انجام داده و رضایت کارفرما و پیمانکار را با خود دارند اما بعضاً افرادی سودجو هم وجود دارند که میخواهند ره صدساله را یکشبه طی کنند و با واردات و تغییر در ظاهر کالا آن را داخلی معرفی میکنند و این موضوع باعث میشود برخی تولیدیها از یک سازنده متوسط به دلالی ضعیف تبدیل شوند. با این کار هم قیمت خریدار را بالا میبرند و همزمان طولانیتر میشود و هم کالا کیفیت لازم را ندارد.
وجود یک نهاد متخصص نظارتی که همه را به یک چشم نمیبیند موجب غربالگری صحیح سازندگان خواهد شد تا افراد سودجو نتوانند ساخت داخل را زیر سؤال برده و به صنعت ضربه بزنند. وجود یک نهاد تنظیمگر موجب ایجاد ارتباط سالم بین تولیدکننده و شرکتهای کارفرمایی و پیمانکاران خواهد شد و کمک خواهد نمود تا تولید داخل در مسیر صحیح رشد و بالندگی قرار گیرد.
موضوع دوم ایجاد بستر ارتباطی مناسب بین شرکتهای دانشبنیان واجد صلاحیت داخلی با شرکتهای دانشبنیان خارجی مربوط، خواهد بود که با ایجاد روابط میتوانند پس از انتقال دانش ساخت کالا و تجهیزات پیچیده و سپس مونتاژ آنها با نظارت شرکتهای خارجی، نهایتاً تولید تدریجی را پیش ببرند. ممکن است این کار زمان ببرد اما مسلماً عملیتر خواهد بود و در بلندمدت سودآور.
استفاده از نیروهای بومی در پروژهها تا چه حد امکانپذیر است و با چه راهکارهایی میتوانیم به آن دست پیدا کنیم؟
استفاده از نیروهای بومی موفقتر از تولید داخلی پیش رفته است. اگر کارگر و تکنسین صبح سرکار بیاید و عصر به خانوادهاش برگردد راندمان بهتری خواهد داشت. دانش حرفهای با نیروهای بومی بهتر بسط پیدا میکند و فرمانداریها و سازمانهای مناطق آزاد برای بکارگیری افراد بومی نظارت خوب و دستورالعملهای کاربردی دارند.
ما هم در شرکت آسفالت طوس پالایش قشم با توجه به دید بلندمدت شرکت برای حضور در منطقه، برای تأمین نیرو از نفرات بومی استفاده میکنیم و عملاً بر این باوریم که موفق عمل کردهایم.
در خاتمه لازم میدانم از حمایت بیشائبه مدیریت عالی شرکت آسفالتطوس، تعامل مؤثر کارفرمای محترم شرکت بهین پالایش نفت قشم و شرکت سروش انرژی پویا، تلاش و جدیت مدیر (آقای مهندس شیبانی) و تیم پروژه در سایت و دفتر تهران و مساعدت همیشگی واحد مالی، اداری، خرید و کلیه بخشهای ستادی شرکت که صمیمانه و متعهدانه ما را در انجام این مهم یاری کردند، نهایت تشکر خود را ابراز نمایم.
از شرکت شما برای انجام این گفتگو سپاسگزارم